حجتالاسلام علیرضا یوسفی راستگو، به تشریح مبحث اثر و جایگاه زیارت در ارتباط و پیوند با امام عصر(عج) پرداخت.
مشروح صحبتهای وی به شرح زیر است:
زیارت در واقع نوعی «عهد» و «تعهد» است. یعنی انسان نسبت به امامش مسئولیتهایی دارد؛ چراکه حیثیت یک انسان، جنبه انسانی (فوق عقلانی) اوست و سایر جنبههایش (اعم از جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی) واسطه و ابزاری برای بخش اصلی او هستند.
کل نظام هستی به خاطر همان بخش اصلی انسان که از جنس اهلبیت (ع) است، خلق شده است. آنچه برای زندگی انسان اصالت دارد، بخش انسانی و فوق عقلانی اوست که باید در رحم دنیا به تناسب ابدیت تربیت شود و سالم وارد نظام برزخی شود لذا دین، قرآن کریم، انبیاء و معصومین(ع) برای تربیت بخش انسانی آمدند که او را تربیت کنند و دنیا فلسفهای غیر از این ندارد. اگر کسی این فلسفه را درک کرد در برنامهریزی زندگیاش دقیق عمل میکند.
بزرگترین مخلوق خدا برای تربیت انسان، «امام» است. او آمده تا همگان را شکوفا کند و از آنها انسان بسازد. مصداق بارز آن امام زمان(عج) که به عنوان خلیفه الله حضور دارند و رزق ما از طرف ایشان تأمین میشود و همه به عنایت ایشان روزی میخورند. بنابراین ما در مقابل هیچکسی به اندازه امام مسئولیت نداریم. اما چرا امام ما تنهاست؟ بهانههای مختلفی که انسان دارد؛ وقت ندارم، همسر و فرزند دارم، کار دارم، درس دارم، و... اینها نشان دهنده آن است که ما در قبال خانواده زمینی مسئولیتپذیر هستیم ولی در مقابل خانواده آسمانی وقت نداریم.
حضرت میفرماید «إنّ لِکُلِّ إمامٍ عَهدا فی عُنُقِ أولیائهِ و شِیعَتِهِ و إنّ مِن تَمامِ الوَفاءِ بالعَهدِ» یعنی هر امامی بر گردن دوستان و شیعیانش عهدی دارد. یکی از مصادیق عهد، خوب وفا کردن به عهد است. حضرت کلمه تمام را بکار میبرد، تمام مهمتر از کمال است. تمام شد؛ یعنی به اوج رسیدن و چیزی باقی نماند.
ممکن است کسی وظیفهاش را در زمان حیات نسبت به امام انجام دهد اما در زمان شهادت و وفاتشان بیتفاوت باشد. در حالی که وظیفهاش تمام نشده است. حتی اگر کسی وظیفهاش را در زمان حیات پدر و مادرش انجام داده باشد باز هم تکلیف از گردن او ساقط نمیشود. روایت است که بعضی از فرزندان بعد از مرگ والدین عاق میشوند، چون پدر و مادر در برزخ نیازمند و گرفتارند ولی فرزندانشان در دنیا بیخیالند و به فکر آنها نیستند، لذا عاق میشوند.
بنابراین، یکی از مصادیق وفاکردن به عهدی که نسبت به امام داریم، خوب ادا کردن وظیفه است. پس امام را بعد از شهادت نیز نباید فراموش کرد. این زیارت موج ایجاد میکند، مثل زیارت اربعین که زمینه ظهور انقلاب مهدی را فراهم میکند و هزاران برکات و آثار دارد. پس وظیفه ما این است که به زیارت برویم. در عصر حاضر، ملاقات امام زمان(عج) و ارتباط با حضرت اهمیت ویژهای دارد. این فلسفه حیات و زندگی است. طبیعیترین آدمها کسانی هستند که مجالس اهل بیت (ع) را زنده نگه میدارند. کسی که رابطهاش با اهل بیت (ع) فعال و زنده نیست، غیرطبیعیترین فرد است.
کیفیت زیارت
در ادامه روایت حضرت فرمودند «فَمَن زارَهُم رَغبَةً فی زیارَتِهِم و تَصدِیقا بما رَغِبُوا فیهِ؛ پس، کسانی که با رغبت و علاقه به زیارت ایشان و باور داشتن آنچه آنان ترغیب کردهاند، زیارتشان کنند». حضرت برای زیارت دو شرط گذاشتهاند؛ میل و عشق به زیارت و تصدیق به باورهای ائمه(ع) که رغبت و علاقه به آن دارند.
شرط زیارت همراهی عشق و دلتنگی است و تصدیق به باورهای ائمه یعنی قبول و تأیید ارزشهایی که امام دارد و به خاطر آنها کشته شده است. در این صورت هیچ فاصلهای بین تو و امام نخواهد بود و نتیجه منطقی و وجودی چنین زیارتی، محشور شدن و هم درجه بودن با امام در روز قیامت است. آدم باید دائماً در دنیا برای بهشت، آخرت و ابدیت دلش تنگ شود و انس با بهشت بگیرد.
امام رضا(ع) فرمودند «فَمَن زارَهُم رَغبَةً فی زیارَتِهِم» یعنی با دوست داشتن و دلتنگی به زیارت برو نه فقط برای حاجت، هر چند باید حاجتهایتان را هم بگویید. کسی که رغبت در زیارت ندارد، اصلاً باطن انسانی پیدا نمیکند. بنابراین، رغبت در زیارت یک ضرورت واجب در حرکت به سمت آخرت است که اگر روحت ضرورت زیارت را درک نکرده باشد، باید آن را کسب کنی.
از جمله آداب اجتماعی در دین مقدس اسلام، موضوع «سلام» است، یعنی وقتی دو نفر مسلمان با هم ملاقات میکنند، پیش از هر رفتار و گفتاری به یکدیگر سلام میکنند، یکی سلام میکند و دیگری جواب سلام میدهد. البته هر قومی ادب خاصی به هنگام ملاقات با یکدیگر دارند. بعضی به عنوان تعظیم خم میشوند، بعضی کلاه از سر خود برمیدارند، بعضی دست بلند میکنند و بعضی دست یکدیگر را میفشارند. تحیت (درود گفتن، سلام گفتن) قوم عرب پیش از ظهور اسلام، گفتن «حیّاک الله» بوده است؛ یعنی خدا زندهات بدارد.
تأکید دین اسلام بر سلام گفتن
دین مقدس اسلام در این خصوص دستور سلام داده و هیچ گفته و کاری را جایگزین آن ندانسته و فرموده است «مَن بَدَءَ بِالْکَلامِ قَبْلَ السَّلامِ فَلا تُجیبوُه؛ هر که پیش از سلام، شروع به سخن کند، جوابش را ندهید».
سلام در لغت عرب، معانی متعدد دارد که اصل در آنها معنای سلامتی است؛ یعنی، سالم بودن آن هم به طور مطلق و از تمام جهات و جوانب. سلامت جسمانی و مصونیت از بیماریها، سلامت معنوی و محفوظ بودن از گمراهی و ضلالت در دین و امور دینی، سالم ماندن از گزند حوادث و پیشامدهای ناگوار، سالم ماندن از شر وسوسههای شیطانی و رذایل اخلاقی، مصونیت از ناامنیهای اجتماعی و ... که تمام اینها در یک جمله کوتاه «سلامٌ علیکم» جمع است.
ویژگیهای سلام اسلامی
سلامِ اسلامی، در عین این که رسم درود و تحیت و اظهار ادب به هنگام ملاقات است، مشتمل بر دعا و نُصح (نیک خواستن، محبت خالص) و خیرخواهی برای طرف مقابل نیز هست، چنانکه گفتیم طلبِ سلامت مطلقه است و همچنین اعلام صلح و سازش است. هر مسلمان که در اولین لحظه ملاقات با مسلمان دیگر میگوید «سلامٌ علیکم»، یعنی برادرم، از طرف من مطمئن باش، من خیرخواه و سلامت خواه تو هستم؛ من با تو در حال صلح و صفایم؛ هیچ گزند و آسیبی از من به تو نخواهد رسید؛ کلاه سرت نخواهم گذاشت؛ خیانت به تو نخواهم کرد؛ جنس مغشوش (ناخالص، آمیخته شده) به تو نخواهم داد؛ دروغ به تو نخواهم گفت؛ مال و جان و ناموس و آبروی تو از قِـبل من در امان است و هرگز بر خلاف سلامت و مصلحت تو اقدامی نخواهم کرد.
این، معنای سلام و سلام علیکم است که مسلمانها موظفند در اولین لحظه ملاقات، این جمله را به هم بگویند و به یکدیگر امنیت همه جانبه بدهند و با همین جمله کوتاه که رد و بدل میکنند، با هم پیمان صلح و صفا ببندند و در حفظ سلامت و مصلحت یکدیگر بکوشند. انسان زائر، باید در حین گفتن «السلام علیک» از حیث فکر و اخلاق و عمل طوری باشد که مایه اذیت و آزار امام نباشد وگرنه در همان ابتدای سخن با امام خود دروغ گفته است.
ما در شبانه روز، چندین بار به هم سلام میکنیم و سلامت یکدیگر را از خدا میخواهیم و در نمازهای پنجگانه خود «السَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلَی عِبادِ اللهِ الصّالِحینَ»؛ میگوییم؛ یعنی، سلامتی خود و بندگان صالح را از خدا میخواهیم و هرگز این دعاهای خود را در حق یکدیگر مستجاب نمیبینیم، بلکه همیشه خود را غرق در ناسلامتی، گرفتاری و بی سر و سامانی مییابیم.
امام زمان(عج) در هر شبانهروز، گذشته از نوافل، پنج مرتبه نماز واجب میخواند و در هر نماز «السَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلَی عِبادِ اللهِ الصّالِحین» میگوید و از خدا خیر و سلامت برای بندگان صالح میخواهد و دعایی که از در خانه خدا هرگز رد نمیشود، دعای امام زمان(عج) است، پس چرا دعای آن حضرت درباره ما اجابت نمیشود و زندگی ما را غرق در خیر و صلاح و سلامت نمیکند؟ معلوم میشود ما نتوانستهایم خود را در زمره «عِبادِ اللهِ الصّالِحینَ» درآوریم تا دعای سلامت خواهی امام، شامل حال ما شود.
نظر شما